دیکشنری
داستان آبیدیک
grunter
gɹʌntəɹ
فارسی
1
عمومی
::
خوك، یكجورماهی كه هنگام گرفتاری خر، خرخركننده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GRUMBLER
GRUMBLING
GRUMBLING IN THE STO
GRUMBLINGLY
GRUME
GRUMMET
GRUMOUS
GRUMP
GRUMPILY
GRUMPINESS
GRUMPISH
GRUMPY
GRUNT
GRUNT OUT
GRUNT WORK
GRUNTER
GRUYERE CHEESE
GRYPHON
GRYSBOK
GS
GTT
GUADELOUPE
GUAGE
GUAIACUM
GUAM
GUAN
GUANACO
GUANO
GUARANA
GUARANTEE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید