دیکشنری
داستان آبیدیک
headsman
hɛdzmən
فارسی
1
عمومی
::
رئیس، پیشوا، دژخیم، رهبر، جلاد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HEADLINE
HEADLINER
HEADLINES
HEADLONG
HEADMAN
HEADMASTER
HEADMISTRESS
HEADMOST
HEADQUARTER
HEADQUARTERS
HEADS OF SEDITION
HEADS OR TAILS
HEADS UP
HEADS WILL ROLL
HEADSHIP
HEADSMAN
HEADSPACE
HEADSPRING
HEADSTALL
HEADSTOCK
HEADSTONE
HEADSTRONG
HEADSTRONGNESS
HEADTEACHER
HEADWATER
HEADWAY
HEADWAY ADHERENCE
HEADWAY MANAGEMENT
HEADWIND
HEADY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید