دیکشنری
داستان آبیدیک
herby
ɜɹbi
فارسی
1
عمومی
::
گیاه دار، مانند بوته، بوته دار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HERBESCENT
HERBICIDAL
HERBICIDE
HERBIFEROUS
HERBIST
HERBIVORA
HERBIVORE
HERBIVOROUS
HERBIVORY
HERBLIKE
HERBORIST
HERBORIZATION
HERBORIZE
HERBOSE
HERBS I
HERBY
HERCULEAN
HERCULEANLABOUR
HERCULES
HERCULES POWDER
HERD
HERD BEHAVIOR
HERD BOOK
HERD TOGETHER
HERDER
HERDIC
HERDING BOARD
HERDSMAN
HERDSWOMAN
HERE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید