دیکشنری
داستان آبیدیک
herdic
hɜɹdɪk
فارسی
1
عمومی
::
كالسكهای كه بدنه كوتاهی دارد واز عقب سوار ان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HERBORIST
HERBORIZATION
HERBORIZE
HERBOSE
HERBS I
HERBY
HERCULEAN
HERCULEANLABOUR
HERCULES
HERCULES POWDER
HERD
HERD BEHAVIOR
HERD BOOK
HERD TOGETHER
HERDER
HERDIC
HERDING BOARD
HERDSMAN
HERDSWOMAN
HERE
HERE ,THERE AND EVERYWHERE
HERE AND NOW
HERE AND THERE
HERE BELOW
HERE GOES
HERE GOES NOTHING
HERE IS BREAD IN PLE
HERE IS MY BOOK
HERE IT IS
HERE LIES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید