دیکشنری
hermitage
hɜɹmətɪd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
زاویه، گوشه عزلت، جای انزوا
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HERMAPHRODITUS
HERMAPRODITE
HERMENEUTIC
HERMENEUTIC CIRCLE
HERMENEUTIC PHENOMENOLOGY
HERMENEUTICS
HERMES
HERMETIC
HERMETIC ART
HERMETIC POEM
HERMETIC SEALING
HERMETICALLY
HERMETICALLY SEALED CONTAINER
HERMIT
HERMIT CRAB
HERMITAGE
HERMITESS
HERMITIC
HERMITICAL
HERMODACTYL
HERNIA
HERNIAL
HERNIARY
HERNIATE
HERNIOTOMY
HERO
HERO CLAIM 1
HERO HALL CONSTRUCTION
HERO HALL UPGRADE 1
HERO SKILL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید