دیکشنری
داستان آبیدیک
hie
ha͡i
فارسی
1
عمومی
::
زود رفتن، بشتاب رفتن، شتاب كردن، عجله، شتابیدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIDE LIGHT UNDER A BUSHEL
HIDE NOR HAIR
HIDE ONE'S FACE
HIDE ONE'S HEAD IN THE SAND
HIDE ONE'S LIGHT UNDER A BUSHEL
HIDE OUT
HIDEAWAY
HIDEBOUND
HIDEOUS
HIDEOUSLY
HIDEOUSNESS
HIDEOUT
HIDING
HIDING PLACE
HIDROSIS
HIE
HIE THEE
HIEARCHIC
HIEMAL
HIERARCH
HIERARCHIC
HIERARCHICAL
HIERARCHICAL ATTENTION NETWORK
HIERARCHICAL BUSINESS STRUCTURE
HIERARCHICAL CLUSTER ANALYSIS
HIERARCHICAL CLUSTERING (HC)
HIERARCHICAL LINEAR MODELING
HIERARCHICAL ORGANIZATION
HIERARCHICAL RECURRENT NEURAL ENCODER
HIERARCHICAL REGRESSION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید