دیکشنری
داستان آبیدیک
hierarchically
ha͡iəɹɑɹkɪkli
فارسی
1
عمومی
::
ازلحاظ سلسله مراتب، موافق پایه بندی )درحكومت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIEARCHIC
HIEMAL
HIERARCH
HIERARCHIC
HIERARCHICAL
HIERARCHICAL ATTENTION NETWORK
HIERARCHICAL BUSINESS STRUCTURE
HIERARCHICAL CLUSTER ANALYSIS
HIERARCHICAL CLUSTERING (HC)
HIERARCHICAL LINEAR MODELING
HIERARCHICAL ORGANIZATION
HIERARCHICAL RECURRENT NEURAL ENCODER
HIERARCHICAL REGRESSION
HIERARCHICAL SEGMENTATION
HIERARCHICAL STRUCTURE
HIERARCHICALLY
HIERARCHIES AND STRUGGLES
HIERARCHISM
HIERARCHY
HIERARCHY OF ACTIVITIES
HIERARCHY OF CLUSTER HEADS
HIERATIC
HIEROCRACY
HIERODULE
HIEROGLYPH
HIEROGLYPHIC
HIEROGLYPHICALLY
HIEROGLYPHY
HIEROGRAM
HIEROLATRY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید