دیکشنری
داستان آبیدیک
hierodule
ha͡iəɹɑd͡ʒul
فارسی
1
عمومی
::
(یونان قدیم) غلامی كه در معابد خدمت میكرده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIERARCHICAL CLUSTERING (HC)
HIERARCHICAL LINEAR MODELING
HIERARCHICAL ORGANIZATION
HIERARCHICAL RECURRENT NEURAL ENCODER
HIERARCHICAL REGRESSION
HIERARCHICAL SEGMENTATION
HIERARCHICAL STRUCTURE
HIERARCHICALLY
HIERARCHIES AND STRUGGLES
HIERARCHISM
HIERARCHY
HIERARCHY OF ACTIVITIES
HIERARCHY OF CLUSTER HEADS
HIERATIC
HIEROCRACY
HIERODULE
HIEROGLYPH
HIEROGLYPHIC
HIEROGLYPHICALLY
HIEROGLYPHY
HIEROGRAM
HIEROLATRY
HIEROLOGY
HIEROMANCY
HIEROPHANT
HIGGLE
HIGGLEDY PIGGLEDY
HIGH
HIGH DIMENSIONAL
HIGH ADMINISTRATIVE COURT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید