دیکشنری
داستان آبیدیک
hotspot
فارسی
1
::
hotspot
The Wi-Fi configuration such as default
hotspot
names.
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HOTBED OF
HOTBLOOD
HOTCH
HOTCHPOT
HOTCHPOTCH
HOTEL
HOTELLING'S TRACE
HOTFOOT
HOTFOOT IT
HOTFOOT IT OUT OF
HOTHEAD
HOTHOUSE
HOTLINE
HOTLY
HOTSHOT
HOTSPOT
HOTSPUR
HOTTENTOT
HOTWAR
HOUDAN
HOUND
HOUND DOWN
HOUND FROM
HOUND OUT
HOUND OUT OF
HOUND'S TONGUE
HOUND'S TOOTH CHECK
HOUNDSTOOTH CHECK
HOUR
HOUR ANGLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید