دیکشنری
داستان آبیدیک
humanely
hjume͡inli
فارسی
1
عمومی
::
از روی مروت، چنانكهشایستهخوی، ازروی انسانیت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HUMAN RESOURCE REQUIREMENT S
HUMAN RESOURCES SUPPORT
HUMAN RIGHTS ABUSE
HUMAN RIGHTS CIVIL SOCIETY ORGANISATION
HUMAN SALMONELLOSIS
HUMAN SCALE
HUMAN SOCIETY
HUMAN SOURCED
HUMAN SUBJECT
HUMAN SYSTEMS DYNAMICS
HUMAN SYSTEMS INTEGRATION
HUMAN WAREHOUSING
HUMAN YEARNING
HUMANE
HUMANE KILLER
HUMANELY
HUMANENESS
HUMANISM
HUMANIST
HUMANISTIC
HUMANITARIAN
HUMANITARIAN ASSISTANCE
HUMANITARIANISM
HUMANITIES
HUMANITY
HUMANIZATION
HUMANIZE
HUMANIZED
HUMANIZED ANTIBODY VARIANT
HUMANIZING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید