hydrocile

ha͡idɹot͡ʃəl


فارسی

1 عمومی:: باد خایه‌، ام، استسقاءخایه‌، ط‌ب‌ ] اب‌ در خایه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code