دیکشنری
داستان آبیدیک
icteric
a͡itɛɹɪk
فارسی
1
عمومی
::
دافع، زردی بر، زردیانی، یرقانی، دچار زردی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ICONIUM
ICONOCLASM
ICONOCLAST
ICONOCLASTIC
ICONOGRAPHIC
ICONOGRAPHY
ICONOLATER
ICONOLATRY
ICONOLOGY
ICONOMACHY
ICOSAHEDRON
ICOSI
ICSID CONVENTION
ICSID JURISPRUDENCE
ICSID SECRETARIAT
ICTERIC
ICTERUS
ICTUS
ICV
ICY
ID
I'D
I'D AS LEAVE
I'D AS SOON
ID ATTRIBUTE
I'D BET MONEY
I'D LIKE A WORD WITH YOU
I'D LIKE TO SPEAK TO , PLEASE
I'D LIKE YOU TO MEET
I'D RATHER FACE A FIRING SQUAD THAN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید