دیکشنری
داستان آبیدیک
ignitor
ɪgnətəɹ
فارسی
1
عمومی
::
(igniter) گیرانه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IGLOO
IGLU
IGNEOUS
IGNEOUS ROCK
IGNEOUS ROCKS
IGNESCENT
IGNI
IGNIFY
IGNISFATUUS
IGNITABLE
IGNITE
IGNITER
IGNITIBLE
IGNITION
IGNITION SYSTEM
IGNITOR
IGNOBLE
IGNOBLENESS OR IGNOB
IGNOBLY
IGNOMINIOUS
IGNOMINIOUSLY
IGNOMINY
IGNORAMUS
IGNORANCE
IGNORANCE IS BLISS
IGNORANCE IS NO EXCUSE
IGNORANT
IGNORANTLY
IGNORATIO ELENCHI
IGNORE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید