inartificial

ɪnɑɹtəfɪʃəl


فارسی

1 عمومی:: نساخته‌، غیر صنعتی‌، زشت‌، ط‌بیعی‌، سرراست‌، غیر مصنوعی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code