دیکشنری
داستان آبیدیک
inchoative
ɪnt͡ʃoətɪv
فارسی
1
عمومی
::
تازهاغاز شده، بدوی، ابتدائی، تازه، اغازی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCESTUOUS
INCESTUOUSLY
INCH
INCH ACROSS
INCH ALONG
INCH BACK
INCH BY INCH
INCH FORWARD
INCH OVER
INCH WAY ACROSS
INCH WAY ALONG
INCHING
INCHMEAL
INCHOATE
INCHOATION
INCHOATIVE
INCHORUS
INCHWORM
INCIDENCE
INCIDENT
INCIDENT ANGLE MODIFIER
INCIDENT COMMAND SYSTEM
INCIDENT COMMANDER
INCIDENT IMPACT FACTOR
INCIDENT MANAGEMENT
INCIDENT MEDIUM
INCIDENT RAY
INCIDENT WAVE
INCIDENTAL
INCIDENTAL COSTS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید