indistinctness

ɪndɪstɪŋktnəs


فارسی

1 عمومی:: عدم‌وضوح‌، ناشمردگی‌، ناروشنی‌، تیرگی‌، نامعلومی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code