دیکشنری
initio
ɪnɪtio
فارسی
1
عمومی
::
در ابتدا، در اغاز
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INITIALIZE
INITIALLY
INITIATE
INITIATE KEY
INITIATING
INITIATION
INITIATION CODON
INITIATION FACTOR
INITIATIVE
INITIATIVES
INITIATOR
INITIATOR BOX
INITIATOR ELEMENT
INITIATORY
INITIATORY RITES
INITIO
INJECT
INJECT INTO
INJECT INTO INJECT WITH
INJECTION
INJECTION ENGINE
INJECTION MOLD
INJECTION MOLDING MACHINE
INJECTION MOULD
INJECTION OF COMPRESED AIR
INJECTION PRESSURE
INJECTION PUMP
INJECTION RATE
INJECTION UNIT
INJECTIONS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید