دیکشنری
innyard
ɪnnjɑɹd
فارسی
1
عمومی
::
حیاط مسافرخانه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INNOVATOR
INNOVATORS
INNOVATORY
INNOXIOUS
INNOXIOUSNESS
INNS OF CHANCERY
INNS OF COURT
INNUENDO
INNUITS
INNUMERABLE
INNUMERABLENESS
INNUMERABLY
INNUMEROUS
INNUTRITION
INNUTRITIOUS
INNYARD
INOBEDIENCE
INOBSERVANCE
INOBSERVANCE OF A LA
INOBSERVANT
INOBTRUSIVE
INOCCUPATION
INOCULABLE
INOCULANT
INOCULAR
INOCULAR ANTENNAE
INOCULATE
INOCULATE AGAINST
INOCULATE WITH
INOCULATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید