دیکشنری
داستان آبیدیک
instrumentally
ɪnstɹəmentəli
فارسی
1
عمومی
::
با اسباب، با وسیله، با ساز، با الت موسیقی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INSTRUMENTAL
INSTRUMENTAL AGGRESSION
INSTRUMENTAL AGGRESSIVE
INSTRUMENTAL ASSOCIATIONS
INSTRUMENTAL DRAWING
INSTRUMENTAL FUNCTION
INSTRUMENTAL HELP
INSTRUMENTAL IN
INSTRUMENTAL POLICY LEARNING
INSTRUMENTAL SEISMOLOGY
INSTRUMENTAL VARIABLE
INSTRUMENTALISM
INSTRUMENTALIST
INSTRUMENTALITY
INSTRUMENTALITY THEORY
INSTRUMENTALLY
INSTRUMENTATION
INSTRUMENTATION DIAGRAM
INSTRUMENTMAN
INSTRUMENTS OF PERCU
INSUBJECTION
INSUBMISSION
INSUBORDINATE
INSUBORDINATION
INSUBSTANTIAL
INSUBSTATIALITY
INSUFFERABLE
INSUFFERABLY
INSUFFICIENCE
INSUFFICIENCY
معنیهای پیشنهادی کاربران
حیدری
27 خرداد 1396
--نام کلمه: instrumentally شناسه کلمه: 52300/a845941a-a8ff-4722-a7ba-b95e8a82557e ================================================================ به جای معنی با اسباب ====>>>> مفید، قابل استفاده پیشنهاد می شود. ================================================================ معنی جدید پیشهاد شده ===>> مفید، قابل استفاده ================================================================
0
0
«
1
»
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید