دیکشنری
داستان آبیدیک
interrity
فارسی
1
کامپیوتر و شبکه
::
صحت-جامعیت
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERPRETIVE THEORY
INTERPRETIVIST
INTERPROVINCIAL
INTERPUPILLARY
INTERPUPILLARY DISTANCE
INTERRACE
INTERRACIAL
INTERRECORD GAP
INTERREGNUM
INTERRELATE
INTERRELATED
INTERRELATION
INTERRELATIONSHIP
INTERREPULSION
INTERREX
INTERRITY
INTERROGARIVE PRONOU
INTERROGATE
INTERROGATION
INTERROGATION POINT
INTERROGATIVE
INTERROGATIVE ADVERB
INTERROGATIVELY
INTERROGATOR
INTERROGATORY
INTERRUPT
INTERRUPT CONDITION
INTERRUPT HANDLING
INTERRUPT REQUEST
INTERRUPTED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید