دیکشنری
intervicalic
ɪntɜɹva͡ikəlɪk
فارسی
1
عمومی
::
میاندو صدا واقعشونده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERVENE IN
INTERVENE WITH
INTERVENER
INTERVENIENT
INTERVENING MODEL
INTERVENING VARIABLES
INTERVENING VARIABLE
INTERVENIUM
INTERVENTION
INTERVENTION OF INTEREST
INTERVENTION STUDY
INTERVENTIONISM
INTERVENTIONIST
INTERVERTEBRAL
INTERVERTEBRAL DISC
INTERVICALIC
INTERVIEW
INTERVIEW FOR
INTERVIEW WITH FOR
INTERVIEWEE
INTERVIEWER
INTERVIEWER BIAS
INTERVOCALIC
INTERVOLUTION
INTERVOLVE
INTERWAR PERIOD
INTERWEAVE
INTERWED
INTERWORD GAP
INTERWORD SPACE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید