دیکشنری
داستان آبیدیک
Interweave
ɪntəɹwiv
فارسی
1
عمومی
::
در هم بافتن، با هم امیختن، مشبك كردن، با هم بافتن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERVENTIONISM
INTERVENTIONIST
INTERVERTEBRAL
INTERVERTEBRAL DISC
INTERVICALIC
INTERVIEW
INTERVIEW FOR
INTERVIEW WITH FOR
INTERVIEWEE
INTERVIEWER
INTERVIEWER BIAS
INTERVOCALIC
INTERVOLUTION
INTERVOLVE
INTERWAR PERIOD
INTERWEAVE
INTERWED
INTERWORD GAP
INTERWORD SPACE
INTERWORK
INTERWREATHE
INTERWROUGHT
INTESTABLE
INTESTACY
INTESTATE
INTESTINAL
INTESTINAL MOTILITY
INTESTINE
INTESTINES
INTESTINIFORM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید