دیکشنری
داستان آبیدیک
investigating
فارسی
1
::
investigating
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INVERTER CIRCUIT
INVERTIBLE
INVERTIBLE MATRIX
INVERTING ANPLIFIER
INVERTING CLOTH CENTRIFUGES
INVERTING INPUT
INVERTING TELESCOPE
INVEST
INVEST IN
INVEST TIME IN
INVEST WITH
INVESTED WITH POWER
INVESTEE
INVESTIGABLE
INVESTIGATE
INVESTIGATING
INVESTIGATION
INVESTIGATION AUTHORITY
INVESTIGATION OF TRUST
INVESTIGATIVE
INVESTIGATIVE LEADS
INVESTIGATOR
INVESTIGATORS
INVESTIGATORY
INVESTING ACTIVITIES
INVESTITURE
INVESTITURE OF A ROB
INVESTITURE WITH AN
INVESTMENT
INVESTMENT ADVISER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید