irremediableness

ɪɹɪmidiəbəlnəs


فارسی

1 عمومی:: علاج‌ناپذیری‌، لاعلاجی‌، چاره‌ناپذیری‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code