دیکشنری
lactoprotein
læktopɹotin
فارسی
1
عمومی
::
مادهالبومینیشیر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LACTESCENT
LACTIC
LACTIC ACID
LACTIC ACID BACTERIA
LACTIFEROUS
LACTIFEROUS DUCT
LACTIFLUOUS
LACTIFORM
LACTIFUGE
LACTIGENIC
LACTIVOROUS
LACTOGENIC
LACTOGLOBULIN
LACTOMETER
LACTOPROTEID
LACTOPROTEIN
LACTOSCOPE
LACTOSE
LACTOSURIA
LACTUARIUM
LACUNA
LACUNAL
LACUNAR
LACUNARY
LACUNATE
LACUNOSE
LACUSTRINE
LACUSTRINE ANIMALS
LACY
LAD
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید