دیکشنری
داستان آبیدیک
lastmentioned
læstmenʃənd
فارسی
1
عمومی
::
اخرین، اخری، اخر از همهنامبرده، اخر زاد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAST SUNDAY
LAST SUPPER
LAST THING I NEED
LAST UNTIL
LAST WEEK
LAST WILL AND TESTAMENT
LAST WORD
LAST YEAR
LAST YEAR'S PRODUCE
LASTER
LASTERING FRIENDSHIP
LASTING
LASTINGLY
LASTINGNESS
LASTLY
LASTMENTIONED
LASTMONTH
LAT PULLDOWN MACHINE
LATCH
LATCH KEY
LATCH ON
LATCH ONTO
LATCH STRING IS ALWAYS OUT
LATCHED
LATCHET
LATCHING
LATCHKEY
LATCHSTRING
LATE
LATE BLOOMER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید