دیکشنری
داستان آبیدیک
livelily
la͡ivlɪli
فارسی
1
عمومی
::
یا سرزنده، باروح، بطور زنده، روشن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LIVE UNDER THE SAME ROOF
LIVE UP TO
LIVE UP TO END OF THE BARGAIN
LIVE VACCINE
LIVE WIRE
LIVE WITH
LIVE WITHIN
LIVE WITHIN MEANS
LIVE WITHOUT
LIVE WORLDS APART
LIVEABLE
LIVED ECXPERIENCES
LIVED EXPERIENCE
LIVED PRACTICE
LIVELIHOOD
LIVELILY
LIVELINESS
LIVELONG
LIVELY
LIVELY DESCRIPTION
LIVEN
LIVEN UP
LIVER
LIVER COLOURED
LIVER TROUBLE
LIVERIED
LIVERISH
LIVERPUDLIAN
LIVERWORT
LIVERWURST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید