داستان آبیدیک

local


فارسی

1 عمومی:: محلی‌، موضعی‌، مكانی‌، لاخی‌، لاخ‌، محدود بیك‌ محل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: موضعی

عس

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 :: محلی

it is a local theory.

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. not express: We took a local bus., adj. regional: It was just a local matter.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code