داستان آبیدیک

loop


فارسی

1 عمومی:: حلقه‌زنی‌، حلقه‌، حلقه، چرخ‌، پیچ‌، خمیدگی‌، حلقه‌ دار، حلقه‌ ط‌ناب‌، گره‌

شبکه مترجمین ایران

2 ورزش و تربیت بدنی:: لوپ, چنبره معمولا به حلقه ای از نخ که برای گره زدن یا ریسه درست کردن ایجاد می‌شود اطلاق می‌شود.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: see IN THE LOOP; KNOCK FOR A LOOP.

American Heritage Idioms

2 general::   noun ADJ. continuous, endless VERB + LOOP form, make Lay the two ends of string so they make a loop over each other. PREP. in a/the ~ The audio tape runs in a continuous loop lasting thirty minutes. | through a/the ~ Put the other end of the string through the loop.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code