دیکشنری
داستان آبیدیک
lowermost
loəɹmost
فارسی
1
عمومی
::
پایینترین، اسفل
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LOWER MOST
LOWER OF COST OR MARKET
LOWER ONE'S SIGHTS
LOWER ORDER MOMENTS
LOWER ORDER THOUGHT
LOWER SIDEWALL
LOWER SIGHTS
LOWER SPIRITS
LOWER THE BOOM ON
LOWER THRESHOLD
LOWER TIER
LOWER TO
LOWER VOICE
LOWER HOUSE
LOWERCLASSMAN
LOWERMOST
LOWERY
LOWEST
LOWEST COMMON DENOMINATOR
LOWEST COMMON MULTIPLE
LOWING
LOWLAND
LOWLAND RICE
LOWLANDER
LOWLIHEAD
LOWLILY
LOWLINESS
LOWLY
LOWN
LOWNESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید