marine

məɹin


فارسی

1 عمومی:: تفنگدار دریایی‌، بحری‌، وابسته‌ به‌ دریانوردی‌، دریایی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. sea: The marine air is wet.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code