دیکشنری
medalled
mɪdæld
فارسی
1
عمومی
::
مدالدار، مدال گرفته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MECHANIZE
MECHANIZED
MECHANIZED DATA
MECHANIZED FORCE
MECHANORECEPTOR
MECHANOSENSORY
MECHANOTHERAPY
MECHLIN
MECONIC
MECONIUM
MED BALL SQUAT JUMP
MEDAL
MEDAL OF FREEDOM
MEDAL OF HONOR
MEDALIST
MEDALLED
MEDALLIC
MEDALLION
MEDALLIST
MEDDLE
MEDDLE IN
MEDDLE WITH
MEDDLER
MEDDLESOME
MEDDLESOMELY
MEDDLESOMENESS
MEDDLESOMES
MEDDLING
MEDE
MEDEA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید