دیکشنری
mediator
midie͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
میانجی، دلال، میانجی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MEDIAN TEST FOR TWO POPULATIONS
MEDIANT
MEDIASCAPE
MEDIASTINUM
MEDIATE
MEDIATE BETWEEN AND
MEDIATELY
MEDIATING
MEDIATING ROLE
MEDIATING THE MESSAGE
MEDIATION
MEDIATION ANALYSIS
MEDIATION TEST
MEDIATIVE
MEDIATIZATION
MEDIATOR
MEDIATORIAL
MEDIATORY
MEDIATRIX
MEDIC
MEDIC TENT CONSTRUCTION
MEDIC TENT UPGRADE 1
MEDICABLE
MEDICAL
MEDICAL TERMINOLOGY
MEDICAL ADVICE
MEDICAL ASSISTANT
MEDICAL BACTERIOLOGY
MEDICAL BIOTECHNOLOGY
MEDICAL CLERKSHIP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید