دیکشنری
داستان آبیدیک
multiloquent
mʌlta͡iləkwənt
فارسی
1
عمومی
::
پرحرف، پرگو
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MULTILATERAL
MULTILATERAL DIPLOMACY
MULTILATERAL ENVIRONMENTAL AGREEMENT
MULTILATERAL EXERCISE
MULTILATERAL INSTITUTION
MULTILATERAL INVESTMENT
MULTILATERAL ROAD FREIGHT TRANSPORT PERMIT SYSTEM
MULTILATERAL TRADE NEGOTIATIONS
MULTILATERAL TRADING SYSTEM
MULTILAYER PERCEPTRON
MULTILEVEL
MULTILEVEL GOVERNANCE
MULTILEVEL LOGISTIC
MULTILEVEL SECURE
MULTILINEAL
MULTILOQUENT
MULTILOQUENT'
MULTIMEDIA MESSAGING SERVICE
MULTIMER
MULTIMILLIONAIRE
MULTIMODAL METAPHOR
MULTIMODAL TRANSPORT
MULTIMODAL TREATMENT
MULTIMORBIDITY
MULTIMULT
MULTINATIONAL
MULTINATIONAL FIRM
MULTINJECT TECHNOLOGY
MULTINOMIAL
MULTINOMIAL DISTRIBUTION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید