دیکشنری
narceine
nɑɹsəin
فارسی
1
عمومی
::
جوهر، شبهقلیاییافیون
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NAPHTHALENE
NAPHTHALINE
NAPHTHALIZE
NAPHTHOL
NAPIDESCENT
NAPIFORM
NAPKIN
NAPKIN RING
NAPLESS
NAPOLEON
NAPOLEONIC
NAPPER
NAPPING
NAPPY
NAPPY(UK)
NARCEINE
NARCISSISM
NARCISSIST
NARCISSIST BOSS
NARCISSISTIC
NARCISSISTIC IDENTIFICATION
NARCISSUS
NARCITIC
NARCOLEPSY
NARCOSIS
NARCOTIC
NARCOTIN
NARCOTISM
NARCOTIZATION
NARCOTIZE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید