دیکشنری
narrow circumstances
nɑɹo sɜɹkəmstænsɪz
فارسی
1
عمومی
::
فاقه، سختی، تنگدستی، تهیدستی، تنگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NARIAL
NARIS
NARK
NARRATE
NARRATION
NARRATIVE
NARRATIVE ANALYSIS
NARRATIVE CRIMINOLOGY
NARRATIVE ENVIRONMENTS
NARRATIVE MEMORY
NARRATIVE STRUCTURE
NARRATIVELY
NARRATOLOGY
NARRATOR
NARROW
NARROW CIRCUMSTANCES
NARROW DOWN
NARROW ESCAPE
NARROW EYED
NARROW GOODS
NARROW HEADED
NARROW LEAVED
NARROW MARGIN
NARROW MINDDEDNESS
NARROW MINDED
NARROW MINDEDLY
NARROW MOUTHED
NARROW NECKED
NARROW SHOULDER PRESS
NARROW SQUEAK
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید