دیکشنری
Nark
nɑɹk
فارسی
1
عمومی
::
جاسوسی كردن، (انگلیس) مامور خفیه پلیس، ازردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NARCISSISTIC
NARCISSISTIC IDENTIFICATION
NARCISSUS
NARCITIC
NARCOLEPSY
NARCOSIS
NARCOTIC
NARCOTIN
NARCOTISM
NARCOTIZATION
NARCOTIZE
NARD
NARGHILE
NARIAL
NARIS
NARK
NARRATE
NARRATION
NARRATIVE
NARRATIVE ANALYSIS
NARRATIVE CRIMINOLOGY
NARRATIVE ENVIRONMENTS
NARRATIVE MEMORY
NARRATIVE STRUCTURE
NARRATIVELY
NARRATOLOGY
NARRATOR
NARROW
NARROW CIRCUMSTANCES
NARROW DOWN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید