داستان آبیدیک

oblique


فارسی

1 پزشکی:: مایل

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مورب‌، مایل‌، غیر مستقیم‌، منحرف‌، اریب‌، حاده‌ یا منفرجه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. having a slanting or sloping direction: The car careened off in an oblique direction.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code