دیکشنری
داستان آبیدیک
origany
ɔɹigəni
فارسی
1
عمومی
::
مرزه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ORIENTALIZE
ORIENTALLY
ORIENTATE
ORIENTATED
ORIENTATION
ORIENTATION CRITERION
ORIENTED
ORIENTED GRADIENTS
ORIENTED STRAND BOARD
ORIFICE
ORIFICE OF THE STOMA
ORIFICE PLATE
ORIFLAMME
ORIGAMI
ORIGANUM
ORIGANY
ORIGIN
ORIGIN CHOCOLATE
ORIGIN DESTINATION (OD)
ORIGINAL
ORIGINAL COPY
ORIGINAL DATA
ORIGINAL EQUIPMENT MANUFACTURER
ORIGINAL INNOCENCE
ORIGINAL JURISDICTION
ORIGINAL LANGUAGE
ORIGINAL MATURITY
ORIGINAL OR COPY
ORIGINAL REPRINT
ORIGINAL REPRO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید