دیکشنری
outfit, set
فارسی
1
عمومی
::
ست لباس رو
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTDPOKENNESS
OUTER
OUTER COMBUSTION CASING
OUTER INflUENCE
OUTER SHROUD
OUTER SPACE
OUTERMOST
OUTFACE
OUTFALL
OUTFALL LOCATION
OUTFALL POINT
OUTFIELD
OUTFIGHT
OUTFIGHTING
OUTFIT
OUTFIT, SET
OUTFITTER
OUTFLANK
OUTFLOW
OUTFLOW OF FOREIGN CURRENCY
OUTFLY
OUTFOOT
OUTFOX
OUTGENERAL
OUTGO
OUTGOING
OUTGROW
OUTGROWTH
OUTGRWTH
OUTGUARD
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید