دیکشنری
داستان آبیدیک
outgrowth
a͡ʊtgɹoθ
فارسی
1
عمومی
::
فرع، برامدگی، حاصل، گوشتزیادی، نتیجه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTFIGHT
OUTFIGHTING
OUTFIT
OUTFIT, SET
OUTFITTER
OUTFLANK
OUTFLOW
OUTFLOW OF FOREIGN CURRENCY
OUTFLY
OUTFOOT
OUTFOX
OUTGENERAL
OUTGO
OUTGOING
OUTGROW
OUTGROWTH
OUTGRWTH
OUTGUARD
OUTGUESS
OUTHEROD
OUTHOUSE
OUTIE BOSS
OUTING
OUTJOCKEY
OUTLAND
OUTLANDISH
OUTLANDISHLY
OUTLANDISHNESS
OUTLAST
OUTLAW
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید