داستان آبیدیک

outlaw

a͡ʊtlɑ


فارسی

1 عمومی:: شرور، یاغی‌ شمردن‌، یاغی‌، قانون‌ شكن‌، متمرد، چموش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun criminal: The outlaw was wanted for murder., noun fugitive from the law: After that he then became an outlaw.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code