painted

pe͡intɪd


فارسی

1 عمومی:: رنگ‌زده‌، مصور، نقاشی‌شده‌، رنگ‌شده‌، رنگارنگ‌، پ، رنگ‌كرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code