دیکشنری
داستان آبیدیک
pastellist
pæstɛlɪst
فارسی
1
عمومی
::
پیكر نگاریكهبا مداد رنگیكار میكند، مصور نقاشیه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PAST PERFECT TENSE
PAST PRESIDENT’S PANEL
PAST PRIME
PAST SERVICE COST
PAST TEMPORAL DEPTH
PAST TENSE
PAST YEARS
PASTA
PASTE
PASTE DOWN
PASTE ON
PASTE ONE
PASTE UP
PASTEBOARD
PASTEL
PASTELLIST
PASTERN
PASTETERNITY BEGINNI
PASTEURISM
PASTEURIZATION
PASTEURIZE
PASTICCQO
PASTICHE
PASTIL
PASTILE
PASTILLE
PASTIME
PASTINESS
PASTING
PASTOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید