perishable


فارسی

1 عمومی:: نابود شدنی‌، كالای‌ فاسد شونده‌، زود گذر، هلاك‌ شدنی‌، فسادپذیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. highly Many fresh foods are highly perishable.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code