دیکشنری
phliander
fliændəɹ
فارسی
1
عمومی
::
لاس زدن، دنبال زنیافتادن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PHLEBOLITH
PHLEBOTOMIST
PHLEBOTOMISTS
PHLEBOTOMIZE
PHLEBOTOMY
PHLEGM
PHLEGMASIA
PHLEGMASIA ALBA DOLE
PHLEGMASIA DOLENS
PHLEGMATIC
PHLEGMATIC TEMPERAME
PHLEGMON
PHLEGMONIC
PHLEGMONOUS
PHLEGMY
PHLIANDER
PHLISTINISM
PHLOEM
PHLOGISTIC
PHLOGISTON
PHLOGOSIS
PHLORIZIN
PHLOX
PHLYCTENA
PHLYCTENULE
PHOBIA
PHOBIC
PHOBIC RESPONSE
PHOCA
PHOCIDAE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید