دیکشنری
داستان آبیدیک
pistillary
pɪstəlɛɹi
فارسی
1
عمومی
::
مانند مادگی، وابستهبهمادگیگل
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PISE WALL
PISH
PISIFORM
PISMIRE
PISOLITE
PISOLITIC
PISS
PISS AWAY
PISS OFF
PISSABED
PISSED
PISSOIR
PISTACHIO
PISTACHIO NUT
PISTIL
PISTILLARY
PISTILLATE
PISTOL
PISTOL WHIP
PISTOLEER
PISTOLGRAPH
PISTON
PISTON ACTUATOR
PISTON KICKING
PISTON MANTLE CURVE
PISTON PIN BOSS
PISTON PORTED 2 STROKE ENGINE
PISTON RING
PISTON ROD
PISTON ROD GUIDE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید