دیکشنری
plasterer
plæstəɹəɹ
فارسی
1
عمومی
::
ساروجكار، كاهگلكن، اندوگر، گچكار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PLASMINOGEN
PLASMODIUM
PLASMOLYSIS
PLASTER
PLASTER CAST
PLASTER HAIR DOWN
PLASTER OF CLAY AND
PLASTER OF LIME AND
PLASTER OF PARIS
PLASTER ONTO
PLASTER OVER
PLASTER UP
PLASTER WITH
PLASTERBOARD
PLASTERED
PLASTERER
PLASTERING
PLASTERWORK
PLASTERY
PLASTIC
PLASTIC SHRINKAGE CRACKING
PLASTIC ARTS
PLASTIC DEFORMATION
PLASTIC HINGE
PLASTIC HINGE FORMATION
PLASTIC MOMENT
PLASTIC POLLUTION
PLASTIC SHRINKAGE CRACKS
PLASTIC SURGERY
PLASTICITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید