polyhistor

pɑlihɪstəɹ


فارسی

1 عمومی:: دانش‌ ب، بسییار دان‌، بسیار دانی‌، دانشمند بزرگ‌پایه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code