دیکشنری
praecocial
pɹəɛkoʃəl
فارسی
1
عمومی
::
دربابپرندگانیگفتهمیشودكهجوجههایانهاهمینازتخم
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRACTICE PEDALL
PRACTICE WHAT YOU PREACH
PRACTICED
PRACTICER
PRACTICIAN
PRACTICING ENGINEER
PRACTICING SCHOOL PSYCHOLOGIST
PRACTICUM
PRACTICUM PLACEMENT
PRACTISE
PRACTISE OR TICE
PRACTISED
PRACTITIONER
PRACTITIONER CERTIFICATION COURSE BOOKLET
PRACTITIONERS
PRAECOCIAL
PRAELECT
PRAEMUNIRE
PRAEPOSTOR
PRAESIDIUM
PRAETOR
PRAETORIAL
PRAETORIAN
PRAETORIAN GUARD
PRAGAMATIST
PRAGMATIC
PRAGMATIC INFERENCING
PRAGMATIC MEANING
PRAGMATICALLY
PRAGMATICS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید